سناریو
#سناریو
وقتی داری سخت درس می خونی و فکر خود کشی به سرت می زنه
نامجون: لطفا برو استراحت کن نمی خوام از دستت بدم
جین: دیگه نمی خواد درس بخونی
ات: آخه باید..
جین:همین که شنیدی
شوگا: کتابارو پاره می کنه می گه: بیبی نمی خوام بخواطر درس عذاب بکشی
جیهوب: می دونم آیندت برات مهمه ولی باید زندگی کنی
جیمین: اتتت خواهش می کنم کتابو بزار کنار نمی گم درس نخون ولی به جای خودش
تهیونگ: ات دوست ندارم اینطوری باشه و هر روز بخواطر درس فکرای بد به سرت بزنه پس ولش کن
کوکی: دستتو می گیره کتابارو پاره می ریزه آشغالی
وقتی داری سخت درس می خونی و فکر خود کشی به سرت می زنه
نامجون: لطفا برو استراحت کن نمی خوام از دستت بدم
جین: دیگه نمی خواد درس بخونی
ات: آخه باید..
جین:همین که شنیدی
شوگا: کتابارو پاره می کنه می گه: بیبی نمی خوام بخواطر درس عذاب بکشی
جیهوب: می دونم آیندت برات مهمه ولی باید زندگی کنی
جیمین: اتتت خواهش می کنم کتابو بزار کنار نمی گم درس نخون ولی به جای خودش
تهیونگ: ات دوست ندارم اینطوری باشه و هر روز بخواطر درس فکرای بد به سرت بزنه پس ولش کن
کوکی: دستتو می گیره کتابارو پاره می ریزه آشغالی
- ۸.۶k
- ۱۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط